بسمه تعالی
مدتی پیش که جناب عسکر اولادی اعلام کردند که موسوی و کروبی را جزو سران فتنه نمی دانند می شد حدس زد که این رشته سر دراز پیدا خواهد کرد. متاسفانه نمی توانم حسن ظن به خرج بدهم و خودم را قانع کنم که ایشان صرفا به خاطر رفاقت های سال های دور این موضع حیرت آور را گرفته اند. یعنی از شخصیتی با سوابق سیاسی ایشان بسیار بعید است که دچار چنین خلطی در مباحث سیاسی شوند و در شرایطی که اساسا بود و نبود سران فتنه برای جامعه توفیری نداشته باشد در صدد تطهیر و تبرئه آنان برآیند. اما اجازه دهید خوش بین باشیم و ایشان را بالکل خارج از باغ فرض کنیم.
الغرض ... سر دراز رشته بی توجه به خوش بینی ما و دلسوزی های جناب عسکر اولادی، مانوری در رسانه های بیگانه داد و مقادیری تحسین و تمجید شد و نهایتا به اینجا رسید که دیروز ریاست مجمع تشخیص مصلحت نیز به جمع تایید کنندگان عسکر اولادی پیوسته و مواضع ایشان را «مثبت» ارزیابی کردند. گزیده این مراسم جنجالی را در اینجا بخوانید که الحق هر بندش رشته ایست دارای سر دراز!
شکر خدا اصلا بحث دسایس پنهان و توطئه های پشت پرده مطرح نیست. مدت هاست که جناب آقای هاشمی رعایت ظاهر را فراموش کرده و کاملا رو بازی می کنند و البته در این راه اخراج از تریبون نماز جمعه و ریاست مجلس خبرگان را نیز به جان خریده اند. خوب ... تا اینجای کار البته خیالی نیست. خدا این شفافیت را روزی بقیه شان بکند!
اصلا فرض کنیم ایشان مایل باشند به طور مکرر مواضع متضاد با رهبری بگیرند و به رو هم نیاورند. ضرر هنگفتی که در این معادله متوجه هاشمی و اذنابش خواهد شد با آسیبی که ممکن است نظام متحمل شود قابل مقایسه نیست. چون نهایت دستاورد ایشان در این مسیر، آخر و عاقبت حسینعلی منتظری خواهد بود، هرچند درایت نظام و رهبری این مسئله را تا حد امکان عقب خواهد انداخت. (اتفاقا در آن جلسه ذکر خیری هم از آن شیخ ساده شده و یکی از ابداعات رهبر معظم انقلاب را هم -که هفته «وحدت» باشد- به نام قائم مقام معزول امام ثبت نموده اند!).
* * *
اما اوضاع پادوها و نوچه ها و بادمجان دور قاب چین ها قدری فرق دارد. این افراد که بازوهای رسانه ای و عملیاتی سردسته هستند خود چندان وزنی ندارند که نظام بخواهد تحمل شان کند. از طرفی به دلیل موقعیت خاص شان ناچارند یکی از این دو راه را برگزینند: 1- همچون سردسته خود چشم ها را ببندند و دهانها را بگشایند و تناقضات را به رو نیاورند 2- موضعی در میانه «رییس مجمع» و «ولی فقیه» اتخاذ کرده و به فرمایش چند وقت پیش رهبر معظم انقلاب -که فرمودند هیچ مخالفت کارشناسانه ای با نظرات رهبری به معنای ضدیت با ولایت فقیه نیست- پناه برند.
عمده موضع گیری های موافق با رفتار عجیب ریاست مجمع در این دو قالب خواهد بود و خصوصا این کد اخیر را تا انتخابات زیاد این جماعت خواهید شنید.
با این مقدمه طولانی، می خواهم تکلیف این تنها دست آویز باقی مانده برای حضرات را روشن کنم. چون جای بسی شعف است که آقایان از باب جدل هم که شده به فرمایشات مقام عظمای ولایت استناد می کنند و این توجه هم جای تقدیر و هم جای توضیح دارد.
پس حضرات همه بدانند آگاه باشند که:
اولا: تمام نظرات مخالف باید واقعا «کارشناسانه» باشد و افرادی که مواضع متضاد با رهبر معظم انقلاب خواهند گرفت همه باید کارشناسان حوزه نظر خود باشند. اینکه هر نوچه ای به دنبال ارباب فرضا کارشناس خود راه بیافتد و با مواضع رهبری نظام ابراز مخالفت کند به هیچ وجه با فرمایش رهبر سازگار نیست. خصوصا اگر این تحرکات بخواهد به یک موج رسانه های تبدیل شود.
ثانیا: ولی فقیه به تصریح حضرت امام(ره) «فصل الخطاب» است. یعنی تمام سخنان متضاد و نظرات معارض این و آن مربوط به قبل از موضعگیری صریح مقام معظم رهبری است. بعد از امر صریح رهبری دیگر تکلیف همه معتقدان به اصل ولایت فقیه «اطاعت در عمل» است.
ثالثا: فرضا اگر کارشناسی از قافله عقب ماند و فرصت نکرد قبل از موضعگیری رهبر نظرش را به ایشان منتقل کند -که از این موارد هم زیاد پیش می آید- باز هم راه ابراز نظر باز است. البته فقط به صورت خصوصی ... چون اگر بنا باشد بعد از دستورات ایشان، موج ان قلت و اما و اگر راه بیفتد آنگاه جایگاه ولایت فقیه که محل رفع اختلافات است، عملا به یکی از طرفین دعوا تنزل خواهد یافت.
رابعا: اگر گوینده محترم به مورد سوم اعتقاد ندارد پس حداقل لازم است با تکیه به عبارت آزاد اندیشانه حضرت آقا، جرئت به خرج بدهد و به صراحت بگوید که «من در این مورد نظری غیر از نظر رهبری دارم» نه اینکه نظر خود را به استناد جلسات خصوصی به رهبری منتسب کند.
خامسا: اگر همان گوینده محترم ضمن دلسوزی های خود برای نظام، با تشویق و تمجید رسانه های بیگانه و ضد نظام رو به رو شد لازم است به خود بیاید و ضمن تاسی به فرمایش امام(ره) به مورد سوم معتقد و ملتزم شود!
* * *
در نهایت از نخبگان مخالف خوان حوزه سیاست که قصد دارند با تمسک به فرمایش حضرت آقا، خود را از اتهام تعارض با ولایت فقیه مبرا نشان دهند، سوالی نیز دارم: حال که شما در حوزه سیاست کارشناس و صاحب نظر هستید، پس در مقابل جمله سلبی حضرت آقا مواردی ایجابی را نیز اضافه بفرمایید. یعنی بفرمایید که از نظر شما «ضدیت با ولایت فقیه» چیست و چه نشانه هایی دارد؟ عملکرد خود و اطرافیان تان را از این زاویه هم بررسی کنید بد نیست.
یاحق
شعرخوانی برادر مرحوم آقاسی در جمع طلاب دزفول و اندیمشک
(حجم 5.2 مگابایت - دانلود با لینک غیرمستقیم)
بعدالتحریر: می خواستم در مورد این تیتر جهان نیوز (+) هم مطلبی بنویسم اما ماجرای فوق که مهمتر بود پیش آمد. علی ای حال و عجالتا باید گفت که اینگونه خیالبافی های مضحک و غیر عقلانی بهترین گزک های ممکن در دست حلقه مشایی است تا با استناد به آن از پاسخگویی فرار کنند. وقتی می گوییم رفتار تیم خبری آقای زاکانی با موضوع مشایی کاسبکارانه است یعنی این.